صالح نجفی در گفتوگو با خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) دربارۀ اهمیت این کتاب گفت: این گفتوگوها یک سروگردن بالاتر از سایر گفتوگوهایی است که تاکنون از کیارستمی منتشر شده است. چشایر منتقدی غربی است که به گمانم آشناییاش با سینمای ایران از همه منتقدان دیگر وسیعتر و عمیق تراست.
وی افزود: گادفری چشایر، نقدنویس برجستۀ آمریکایی که بارها به ایران سفر کرده و با سینمای ایران آشنایی وسیع و عمیق دارد و در نشریههای معتبر سینمایی و جراید مختلف قلم میزند، «نیویورک تایمز و ورایتی و فیلم کامنت و ویلیج وُیس و اینترویو و سینه اَست»، در سال 2000، پس از اکران «باد ما را خواهد برد» مقالهای عالی دربارۀ سینمای کیارستمی نوشت که شاید جامعترین مطلبی بود که تا آن زمان به زبان انگلیسی دربارۀ کیارستمی منتشر شده بود.
.به گفته او با اکران باد ما را خواهد برد، اختلافنظر شدید بر سر کیارستمی دوباره شدت گرفته است. در یک طرف کسانی هستند که احساس میکنند کارگردان ایرانی یکی از بزرگترین فیلمسازان فعال در جهان امروز است. در جبهه مقابل کسانی قرار دارند که معتقدند کیارستمی صرفا نور چشمیِ منتقدان است، فیلمساز ظاهرفریبی که بیش از حد به او بها دادهاند و فیلمهایش نه تنها ملالآور و کسالت بار که پوچ و بیمعنایند.
نجفی افزود: گادفری چشایر در آن مقاله طرحی اجمالی از این منازعه و استدلالهای طرفین ترسیم میکند و پسزمینه فرهنگی و زیباشناختی وسیعتری برای مشاهده و شناختن قدر کار کیارستمی فراهم میسازد. چشایر این سؤال را مطرح می کند که: «آیا این ایرانیِ جهان-وطن بزرگ ترین فیلمساز عصر ماست یا فیلمسازی است که جرگهای از نقدنویسان سینما و برنامهنویسان جشنوارهها با هیاهوی خود او را بیش از حد بزرگ جلوه دادهاند؟ مطرح کردنِ این سؤال اخیرا ناگزیر شده است، یعنی زمانی که کیارستمی که شاید همچنان برای اکثران مخاطبان سینمای هنری در آمریکا چهرهای ناشناس باشد در نظرسنجی مجلۀ “فیلم کامنت” از نقدنویسان و برنامهسازان سینما مهمترین کارگردان دهۀ 1990 شناخته شد. اما این اجماع ظاهری در رایگیری مجلۀ مذکور، هرچند باشکوه مینماید، روی اختلاف عقیده در مورد کیارستمی سرپوش میگذارد، اختلافی که دست کم از سال 1997 در میان منتقدان آمریکایی هویدا شده، یعنی از زمانی که «طعم گیلاس» اولین فیلم ایرانی برندۀ نخل طلای کن شد.»
نجفی ادامه داد: کتاب «گفتوگوهایی با کیارستمی» برای اولین بار سلسلهای از مصاحبههای چشایر را با کیارستمی در قالب کتاب گرد آورده است. مصاحبهها در اواخر دهۀ 1990 انجام گرفتهاند و حاوی بحثهایی خواندنی دربارۀ بسیاری از فیلمهای کیارستمی است که تا پیش از ترمیمشان در سالهای اخیر بهندرت دیده شدهاند و نیز دربارۀ شاهکارهایی که او را به شهرت بینالمللی رساندند. این کتاب شامل مقدمهای مفصل از گادفری چشایر است که در بخشی از آن دربارۀ اهمیت این کتاب مینویسد: «مصاحبههایی که در این کتاب گردآوری شدهاند (به اضافۀ مصاحبهای که پس از اولین اکران باد ما را خواهد برد در ونیز در 1999 [1378] انجام گرفت) دو دوره ی اول فعالیت او را بر اساس تعریف بالا دربرمی گیرد.
بدین اعتبار، این گفتوگوها به ما امکان می دهند مراحل اولیۀ تطوّر.فعالیت او را مشاهده کنیم و ببینیم خودش پس از رسیدن به اوج، یعنی هنگامی که نخل طلا را برد، به کارهایش چگونه مینگرد…. این مصاحبهها در ضمن نمودگار مرحلۀ معینی در کوششهای من برای فهم فیلمهای کیارستمی و زمینههای فرهنگی رشد و شکوفایی آنهاست، هم زمینههای سیاسی هم ایرانیشان.»

عباس کیارستمی، گادفری چشایر و احمد کیارستمی
همچنین احمد کیارستمی فرزند این کارگردان فقید نیز در مقدمهای بر این کتاب به رابطۀ پدرش و گادفری چشایر اشاره میکند، در بخشی از این مقدمه میخوانیم:
«گادفری در طی چند سفری که در طول یک دهه به ایران داشت، رابطهای با پدرم برقرار کرد که کمتر دیده بودم بین پدرم و دیگر نویسندهها شکل بگیرد. به گمانم علتش توانایی گادفری برای فراتررفتن از سطح است؛ دیدگاهها و تفسیرهای بیهمتای او گادفری وقتی محیط داستانها را در نظر میآورد، این توان را دارد که از کلیشهها دور بماند.
گادفری به دنبال اثر انگشت شخصی میگردد که داستانی معمولی را ویژه میکند: و این دقیقا کاری است.که پدرم با فیلم هایش میکرد. همه میدانند که گادفری از اولین کسانی بود که سینمای ایران را به آمریکا شناساندند و با اینهمه هیچ ردّی از رهیافتهای «اگزوتیک» معمول در نگاه گادفری به سینمای ایران دیده نمیشود. همین نکته است که در این کتاب خواهید یافت: گفتوگویی دلچسب و نشاطبخش با عباس، گفتوگویی جاندار و مایهور که هیچ نشانی از کلیشهها در آن نمی بینید…»
گادفری چشایر منتقد و نویسنده سینمایی و یکی از بنیانگذاران اصلی مجلۀ معروف «اسپکتر» در سال ۱۹۷۸ است. «چشایر» که پیشتر رئیس حلقۀ منتقدان سینمایی نیویورک بود، یکی از علاقهمندان و متخصصان سینمای ایران و به ویژه عباس کیارستمی است و تاکنون در دو مستند «عباس کیارستمی: هنر زندگی» ساختۀ «پت کالینز» و «فرگوس دالی» (۲۰۰۳) و «عباس کیارستمی: یک گزارش» ساختۀ «بهمن مقصودلو» (۲۰۱۳) نیز حضور داشته و در طول سالیان مقالات متعددی دربارۀ سینمای ایران نوشته است.
این کتاب در مراحل پایانی کار قرار دارد و به زودی از سوی نشر لگا منتشر خواهد شد.
منبع: خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)