ماروین کارلسون در تئاتر و اسلام تعزیه را اوج هنر نمایش میداند
تئاتر همهجا هســت، از حوزۀ ســرگرمی گرفته تا تئاترهای خرد حاشــیه، از تشریفات دولتی تا مناســک صحن دادگاه، از تماشاچیهای میادین ورزشــی تا تئاتر میدان جنگ. در سراسر این فرمها یک پیوســتار تئاتری گســترده شــده که از طریق آن فرهنگها خود را بیان کرده و به پرسش میکشند. «تئاترکاوی» مجموعهای متشــکل از کتابهای کوتاهی است که در نشر لگا منتشر میشود. این مجموعه امید دارد نیروی بینارشتهای بیقرار و سرکش تئاتر و اجرا را به دام بیندازد. هر کتاب ارتباط میان تئاتر و برخی جنبههای جهان گستردهتری را بررسی میکند و میپرسد چگونه تئاتر این جهان را توضیح میدهد و چطور آن جهان دربارۀ تئاتر روشــنگری میکند. هر یک توســط یکی از پژوهشگران برجستۀ تئاتر به نگارش درآمده و بیانگر برشی از اندیشۀ انتقادی در آن رشته است.
دیگر بسنده نیست که توجه خود را به معیار و شاخص ادبیات دراماتیک غربی محدود کنیم. هنر نمایش جای خود را در طیف وسیعی از هنر اجرا باز کرده است، به گستره پهناوری از نیروهای آیینی و عصیانی متصل شــده، پای آن به بســیاری از حوزههای فرهنگ بشری کشیده شده و از این طریق به برقراری ارتباط میان همۀ رشتهها کمک کرده است. ماروین کارلسون، پژوهشگر و نویســندۀ برجسته و باسابقۀ آمریکایی در کتاب «تئاتر و اسلام» بهعنوان یک آستانهنشــین به رابطۀ تئاتر و اسلام نگاه نکرده بلکه سعی داشته با برشمردن و مطالعۀ آثار پژوهشگران مسلمان، این رابطه را از نزدیک بنگرد. او رابطۀ اسلام با تصویر یا شمایل را به صورتی تاریخمند در نقاط مختلف جغرافیایی و فرهنگی مطالعهکرده و تصویــری فراگیر ولی موجز (متناســب با اقتضای دورۀ کتابهای تئاترکاوی) ارائه میدهد. گزارش او از شــیوۀ برخورد گروههای مختلف اســلامی با تئاتر، پژوهشی انتقادی نیز هست چرا کــه در تقابل با نگاه رایج به این مقولــه در غرب که عمدتا مراجعه به کتاب «تاریخ تئاتر جهان» اســکار براکت دســتگیرخواننده میشود، خود را معرفی میکند. با توجه به نقصان موجود در این کتاب مرجع در ارتباط با خاورمیانه و ســنتهای تئاتری منطقه، کارلسون کتاب مفصل بدیلی با تمرکز بر دوران استعمار و پسااســتعمار در جهان عــرب و دنیای اســلام به ویژه مغرب
مینویسد: «تئاتر در مراکش، الجزایر و تونس: سنتهای اجرایی در مغــرب». در کتــاب حاضر از پژوهــش او در منطقۀ مغرب اســتفاده شــده، با این تفاوت که رویکرد تطبیقی خود را در این جغرافیای فرهنگی به دیگر کشورها از جمله ایران گسترش دادهاســت. او نگاهی ویژه به تعزیه دارد و اوج هنر نمایش در دنیای اسلام را با فاشترین کلام به ایران نسبت میدهد که چطور راه را برای تأثیرپذیری متقابل میان درام و اسلام باز میکند.