پینک فلوید، با توجّه به موسیقیِ وجودی و سینماییاش، به یکی از تأثیرگذارترین و شناختهشدهترین گروههای راک در طول تاریخ بدل شد. آنها با ایجاد یکجور «کِرِخی دلپذیر» در مخاطبان به چنین مقامی نرسیدهاند؛ این جایگاه حاصل برآشفتن، بههمریختن، به پرسشگرفتن و انتقادکردن است.
آیا با توجّه به کاری که داروهای روانگردان با ذهن ما میکنند باید در اعتبار حواسمان شک کنیم؟ چه شد که مدرسه تبدیل شد به جایی برای شستشوی مغزیِ دانشآموزان؟ وقتی اعضای یک گروه راک عوض میشوند، خودِ گروه هم عوض میشود یا سر جایاش باقی میماند؟ از همگامیها میان نیمۀ تاریک ماه و جادوگر شهر اُز چه میتوان آموخت؟ آیا نیچه نمونهای قدیمیتر از شخصیت سید برت است؟ کِی فهمیدید وجودتان حفرهای در دل واقعیت است؟ اگر گوشت را نخوری، مگر میشود پودینگ بخوری؟
«کمتر گروهی در تاریخ راک توانسته است به اندازۀ پینک فلوید این همه تأمّل مدهوشانه و گفتگوی فکری عمیق به راه بیندازد. کتاب پینک فلوید و فلسفه قطعاً درک هواداران را دربارۀ این گروهِ خارقالعاده ژرفتر میکند و برای بیاعتقادها این موضوع را روشن میکند که راجر واترز در کنار امثال فریدریش نیچه بخشی از سنّت فلسفه است». به نقل از جیم دیراگتیس، نویسندۀ ذهنات را.روشن کن: چهار دهه از راکِ سایکدلیک فوقالعاده
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.